پدرامپدرام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

پدرام - لبخند زندگی

اتمام تعطيلات

متاسفانه 25 روز تعطيلات مامان ، تموم شد و شما از شنبه 26 مرداد رفتي مهد.اصلاً دلم نيومد كه خودم ببرمت و بابا رضا زحمت اين كار سخت رو كشيد. مي دونم كه وقتي بابا جوني گذاشتت اونجا گريه كردي. همونطور كه امروز هم گريه كردي .عزيزترينم من و ببخش كه مجبورم اين چند ساعت رو ازت دور باشم.ولي همونطور كه صبح زير گوشت مي گفتم خيلي خيلي خيلي دوست دارم و سعي مي كنم در اولين فرصت پيشت برگردم. هزار ماشالا خيلي بزرگ شدي .يه موقع ها كه دلت مي خواد ي"باشه" خوشگل به حرفام مي گي و گوش مي كني. وقتي با اسباب بازي مي ري پارك حالا يا توپ يا عروسك بت من ، هيچ بچه اي حق نداره بهش دست بزنه .انگشتت رو بالا مي بري و مي گي : نكن.دست نزن. مال منه. هر چي هم كه بهت مي ...
27 مرداد 1392
1